ابومحمد حسین بن احمد بن یعقوب همدانی. عالم جغرافیائی نحوی لغوی. وفات 334 ه. ق. صاحب تصنیفات در جغرافیا مانند کتاب المسالک و الممالک. عجائب الیمن. جزیره العرب و اسماء بلادها و اودیتها و غیر آن
ابومحمد حسین بن احمد بن یعقوب همدانی. عالم جغرافیائی نحوی لغوی. وفات 334 هَ. ق. صاحب تصنیفات در جغرافیا مانند کتاب المسالک و الممالک. عجائب الیمن. جزیره العرب و اسماء بلادها و اودیتها و غیر آن
امیرالامراء ابوبکر محمد. او به سال 317 ه. ق. بمعیت برادر خویش ابراهیم و در سال 319 به تنهائی صاحب شرطۀ بغداد بود. و از322 تا 324 حکومت واسط داشت. و در سال اخیر بمنصب امیرالامرائی ارتقا یافت. در این وقت ابن رائق از بجکم یکی از سرداران مقتدر عصر هراسناک شد و از اینرو سردار دیگر معروف به بریدی را بمخالفت بجکم برانگیخت، لکن بریدی مغلوب و بجکم بغداد را متصرف شد و ابن رائق قهراً از کار کناره گرفت. هنگامیکه بجکم در رکاب خلیفه بجنگ حمدانیان رفت ابن رائق با سپاه همدست شده و بر خلیفه قیام کرد و حکومت حران و قنسرین و بعض نواحی فرات را از خلیفه تقاضا کرد خلیفه درخواست او بپذیرفت و ابن رائق از بغداد بیرون شد و به شام رفت و درآنجا او را با سپاه محمد بن طغج اخشیدی جنگ افتاد و بصلح خاتمت یافت (328). و مقرر شد مصر و شام تا حدودرمله محمد بن طغج را باشد دیگر نواحی شام ابن رائق را. وقتی که در بغداد میان ترک و دیلم خصومت افتاد و گورتگین فرمانفرمای دیلمیان ظفر یافت و امیرالامرائی را خاص خود کرد، خلیفه متقی بدان رضا نمیداد و برای دفع گورتگین به ابن رائق متوسل گردید و ابن رائق در سال 329 با سپاهی از شام آهنگ بغداد کرد و در عکبرا نزدیک بغداد میان او و گورتگین محاربت درپیوست گورتگین بهزیمت به بغداد شد و ابن رائق در پی او بمدینهالسلام درآمد و بدانجا بار دیگر سپاهیان او را بشکست و خود او را دستگیر کرد و خلیفه منصب امیرالامرائی بدو داد، در سال 330 بجنگ بریدی بواسط شد، بریدی آن وقت دم خودسری میزد اما چون از توجه ابن رائق بدان صوب خبر یافت خواهان صلح شد و ملتزم گردید خراج واسط هرساله بپردازد. پس از چندی در بغداد قحط پدید آمد و ترکان از پیرامون ابن رائق بپراکندند، بریدی اغتنام فرصت کرده برادر خویش را بتصرف بغداد فرستاد خلیفه با امیرالامراء بموصل گریخت و به بنی حمدان پناه برد و ابن رائق در رجب 329 به دست ابومحمد بن حمدان کشته شد
امیرالامراء ابوبکر محمد. او به سال 317 هَ. ق. بمعیت برادر خویش ابراهیم و در سال 319 به تنهائی صاحب شرطۀ بغداد بود. و از322 تا 324 حکومت واسط داشت. و در سال اخیر بمنصب امیرالامرائی ارتقا یافت. در این وقت ابن رائق از بجکم یکی از سرداران مقتدر عصر هراسناک شد و از اینرو سردار دیگر معروف به بریدی را بمخالفت بجکم برانگیخت، لکن بریدی مغلوب و بجکم بغداد را متصرف شد و ابن رائق قهراً از کار کناره گرفت. هنگامیکه بجکم در رکاب خلیفه بجنگ حمدانیان رفت ابن رائق با سپاه همدست شده و بر خلیفه قیام کرد و حکومت حران و قنسرین و بعض نواحی فرات را از خلیفه تقاضا کرد خلیفه درخواست او بپذیرفت و ابن رائق از بغداد بیرون شد و به شام رفت و درآنجا او را با سپاه محمد بن طغج اخشیدی جنگ افتاد و بصلح خاتمت یافت (328). و مقرر شد مصر و شام تا حدودرمله محمد بن طغج را باشد دیگر نواحی شام ابن رائق را. وقتی که در بغداد میان ترک و دیلم خصومت افتاد و گورتگین فرمانفرمای دیلمیان ظفر یافت و امیرالامرائی را خاص خود کرد، خلیفه متقی بدان رضا نمیداد و برای دفع گورتگین به ابن رائق متوسل گردید و ابن رائق در سال 329 با سپاهی از شام آهنگ بغداد کرد و در عکبرا نزدیک بغداد میان او و گورتگین محاربت درپیوست گورتگین بهزیمت به بغداد شد و ابن رائق در پی او بمدینهالسلام درآمد و بدانجا بار دیگر سپاهیان او را بشکست و خود او را دستگیر کرد و خلیفه منصب امیرالامرائی بدو داد، در سال 330 بجنگ بریدی بواسط شد، بریدی آن وقت دم خودسری میزد اما چون از توجه ابن رائق بدان صوب خبر یافت خواهان صلح شد و ملتزم گردید خراج واسط هرساله بپردازد. پس از چندی در بغداد قحط پدید آمد و ترکان از پیرامون ابن رائق بپراکندند، بریدی اغتنام فرصت کرده برادر خویش را بتصرف بغداد فرستاد خلیفه با امیرالامراء بموصل گریخت و به بنی حمدان پناه برد و ابن رائق در رجب 329 به دست ابومحمد بن حمدان کشته شد
ابوالقاسم محمد. رحالۀ معروف. در سال 331 ه. ق. بعزم سیاحت و تجارت از بغداد بیرون شد و ممالک اسلامی را در طول 28 سال شرقاً و غرباًبپیمود و کتب جغرافیائی قدیم را نیز تتبع و فحص کردو از دیده های خویش و نوشته های دیگران کتاب المسالک و الممالک معروف خود بپرداخت. این کتاب به السنۀ مختلفه ترجمه شده و متن آن در لیدن به طبع رسیده است
ابوالقاسم محمد. رحالۀ معروف. در سال 331 هَ. ق. بعزم سیاحت و تجارت از بغداد بیرون شد و ممالک اسلامی را در طول 28 سال شرقاً و غرباًبپیمود و کتب جغرافیائی قدیم را نیز تتبع و فحص کردو از دیده های خویش و نوشته های دیگران کتاب المسالک و الممالک معروف خود بپرداخت. این کتاب به السنۀ مختلفه ترجمه شده و متن آن در لیدن به طبع رسیده است
جمال الدین ابوعمرو عثمان بن عمر بن ابی بکر، نحوی معروف (570 -646 ه. ق.). اصلاً ایرانی از نژاد کرد و پدرش حاجب امیرعزالدین موسک بوده. مولد او مصر. در قاهره علوم ادبی و فقه آموخت و چندی در دمشق تدریس کرده. کتب او با اسلوبی واضح و روشن نوشته شده است. از تألیفات اوست کتاب کافیه در نحو. شافیه در صرف و آن کتاب در همه اقطار ممالک اسلامی متداول و معروف است. و مختصرالمنتهی که خلاصه ای از کتاب دیگر او موسوم به منتهی السؤال والامل است و این مختصر نیز مهمترین کتب اصول شمرده میشود و بر آن شرحهای بسیار نوشته اند. و المقصدالجلیل فی علم الخلیل. الامالی. القصیدهالموشحه بالاسماء المؤنثه. مختصرالفروع یا جوامعالامهات در فقه مالکی. و مفصل در نحو
جمال الدین ابوعمرو عثمان بن عمر بن ابی بکر، نحوی معروف (570 -646 هَ. ق.). اصلاً ایرانی از نژاد کرد و پدرش حاجب امیرعزالدین موسک بوده. مولد او مصر. در قاهره علوم ادبی و فقه آموخت و چندی در دمشق تدریس کرده. کتب او با اسلوبی واضح و روشن نوشته شده است. از تألیفات اوست کتاب کافیه در نحو. شافیه در صرف و آن کتاب در همه اقطار ممالک اسلامی متداول و معروف است. و مختصرالمنتهی که خلاصه ای از کتاب دیگر او موسوم به منتهی السؤال والامل است و این مختصر نیز مهمترین ِ کتب اصول شمرده میشود و بر آن شرحهای بسیار نوشته اند. و المقصدالجلیل فی علم الخلیل. الامالی. القصیدهالموشحه بالاسماء المؤنثه. مختصرالفروع یا جوامعالامهات در فقه مالکی. و مفصل در نحو
موفق الدین ابوالبقا یعیش بن علی بن یعیش بن ابوالسرایای اسدی. اصلاً موصلی و مولد او به حلب در 553ه. ق. نحو و حدیث به حلب و دمشق فراگرفت و بعزم صحبت ابن انباری قصد بغداد کرد و در موصل خبر وفات اوبشنید و بهمانجا اقامت گزید و از علمای موصل روایات شنود، سپس بحلب بازگشت و از آنجا به دمشق شد و امام ابوالیمن زین بن الحسن کندی اجازتی که حاکی از علو مقام او در علم و ادب است بدو داد و باز به حلب مراجعت کرد و تا آخر عمر بدانجا شغل تدریس ورزید. ابن خلکان معروف نزد او تلمذ کرده و گوید ابن صائغ در ادب حجتی بود خوش بیان و خوش طبع و مزّاح. او راست: شرح مفصل زمخشری و شرح تصریف ملوکی ابن جنی. وفات در 643
موفق الدین ابوالبقا یعیش بن علی بن یعیش بن ابوالسرایای اسدی. اصلاً موصلی و مولد او به حلب در 553هَ. ق. نحو و حدیث به حلب و دمشق فراگرفت و بعزم صحبت ابن انباری قصد بغداد کرد و در موصل خبر وفات اوبشنید و بهمانجا اقامت گزید و از علمای موصل روایات شنود، سپس بحلب بازگشت و از آنجا به دمشق شد و امام ابوالیمن زین بن الحسن کندی اجازتی که حاکی از علو مقام او در علم و ادب است بدو داد و باز به حلب مراجعت کرد و تا آخر عمر بدانجا شغل تدریس ورزید. ابن خلکان معروف نزد او تلمذ کرده و گوید ابن صائغ در ادب حجتی بود خوش بیان و خوش طبع و مزّاح. او راست: شرح مفصل زمخشری و شرح تصریف ملوکی ابن جنی. وفات در 643
ابوبکر احمد بن کامل بن خلف بن شجره. مولد او بسرّمن رأی. یکی از مشاهیر علوم قرآن و مفتی در بسیاری ازعلوم. او در فقه پیرو مذهب محمد بن جریر طبریست. و او راست: کتاب غریب القرآن. کتاب القرأات. کتاب التقریب فی کشف الغریب. کتاب موجزالتأویل. کتاب الوقوف. کتاب التاریخ. کتاب المختصر در فقه. کتاب الشروط الکبیر والصغیر. کتاب جامعالفقه. کتاب الحیض. (ابن الندیم)
ابوبکر احمد بن کامل بن خلف بن شجره. مولد او بسرّمن رأی. یکی از مشاهیر علوم قرآن و مفتی در بسیاری ازعلوم. او در فقه پیرو مذهب محمد بن جریر طبریست. و او راست: کتاب غریب القرآن. کتاب القرأات. کتاب التقریب فی کشف الغریب. کتاب موجزالتأویل. کتاب الوقوف. کتاب التاریخ. کتاب المختصر در فقه. کتاب الشروط الکبیر والصغیر. کتاب جامعالفقه. کتاب الحیض. (ابن الندیم)
جمال الدین ابوعبدالله محمد بن سالم. مورخ. مولد او به سال 604 هجری قمری وی در اول در شهر حماه مدرس بود و سپس او رابه سال 659 بقاهره طلبیدند و بیبرس او را بجزیره صقلیه نزد منفرد بسفارت فرستاد و او مدتی دراز در صقلیه با حرمتی تمام نزد منفرد سلطان مسیحی بماند و در آنجا کتابی مختصر در منطق به نام الأنبروریه بکرد و این کتاب در مشرق معروف به نخبهالفکر است. پس از بازگشت از صقلیه قاضی القضاتی و مدرسی حماه بدو گذاشتند، و در 697 بدانجا درگذشت. ابن واصل در فقه و فلسفه و ریاضی و تاریخ ماهر بود و از تألیفات دیگر اوست: مفرج الکروب فی اخبار بنی ایوب و دیگر التاریخ الصالحی و آن تاریخ عام است.
جمال الدین ابوعبدالله محمد بن سالم. مورخ. مولد او به سال 604 هجری قمری وی در اول در شهر حماه مدرس بود و سپس او رابه سال 659 بقاهره طلبیدند و بیبرس او را بجزیره صقلیه نزد مَنفرد بسفارت فرستاد و او مدتی دراز در صقلیه با حرمتی تمام نزد مَنفرد سلطان مسیحی بماند و در آنجا کتابی مختصر در منطق به نام الأنبروریه بکرد و این کتاب در مشرق معروف به نخبهالفکر است. پس از بازگشت از صقلیه قاضی القضاتی و مدرسی حماه بدو گذاشتند، و در 697 بدانجا درگذشت. ابن واصل در فقه و فلسفه و ریاضی و تاریخ ماهر بود و از تألیفات دیگر اوست: مفرج الکروب فی اخبار بنی ایوب و دیگر التاریخ الصالحی و آن تاریخ عام است.
ابوبکر احمد بن علی. از مشاهیر فقها و محدثین شافعیه، از مردم روذراور. او بهمدان هجرت کردو منصب مفتی یافت و هم بدانجا به سال 398 ه. ق. درگذشت. ولادت وی به سال 308 بوده است. او راست: کتاب السنن. کتاب معجم الصحابه. کتاب ما لایسع المکلف جهله. واژه محدث در ادبیات اسلامی به کسی اطلاق می شود که نه تنها حافظ حدیث باشد، بلکه با فنون تحلیل سند و متن نیز آشنا باشد. این افراد اغلب تحصیلات گسترده ای در علم رجال و درایه حدیث داشته اند و می توانستند در صحت سنجی احادیث، نقش حیاتی ایفا کنند. یکی از ویژگی های مهم محدثان، بی طرفی و صداقت علمی در نقل روایت بود که اعتبار منابع اسلامی را حفظ کرد.
ابوبکر احمد بن علی. از مشاهیر فقها و محدثین شافعیه، از مردم روذراور. او بهمدان هجرت کردو منصب مفتی یافت و هم بدانجا به سال 398 هَ. ق. درگذشت. ولادت وی به سال 308 بوده است. او راست: کتاب السنن. کتاب معجم الصحابه. کتاب ما لایسع المکلف جهله. واژه محدث در ادبیات اسلامی به کسی اطلاق می شود که نه تنها حافظ حدیث باشد، بلکه با فنون تحلیل سند و متن نیز آشنا باشد. این افراد اغلب تحصیلات گسترده ای در علم رجال و درایه حدیث داشته اند و می توانستند در صحت سنجی احادیث، نقش حیاتی ایفا کنند. یکی از ویژگی های مهم محدثان، بی طرفی و صداقت علمی در نقل روایت بود که اعتبار منابع اسلامی را حفظ کرد.